تا حالا شده خودت رو تو آیینه ببینی و نشناسی؟

تا حالا شده خودت رو تو یه برهه زمانی جا بگذاری؟

شده یه نگاه به پشت سرت بیندازی و ببینی هیچ جای پای محکمی تو زندگیت نداشتی؟

یه زمانی یه عالمه هدف و آرزو و امید داشتی .

الآن کجای زندگیت هستی

به کدوم اون رویاها رسیدی؟

کدومشون برات هنوز ارزش دارند و دوست داری بهشون برسی؟

یا اینکه هیچ جوابی برای هیچ سوالی نداری

یه منِ خالی

تُهی از همه چیز

فقط داری میگذرونی از سرعادت

از سر ناچاری

یه روز یه امید یه هدف یه هفته یه ماه بلندت میکنه

ولی دوباره

میشینی

خسته میشی

فکر می کنی اون هدف واقعی نیست

ارزش جنگیدن نداره

نمی دونم اینا شاید یه سری افکار درهم برهم و شه ذهن من یا شاید ذهن همه ما باشه.

اگه راه حلی برای همه این حرف ها پیدا کردم قول میدم تو رو هم باخبرکنم :))

توهم با من در میون بگذار

افکارت رو

سختی هارو

راه حل هارو

.

.

.


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها